کی هستی و چیکار میکنی؟
اسم من پوریا ناظمی است و متولد سال 1357 هستم. حرفه اصلی من در حال حاضر روزنامه نگاری علمی است و به شکل فریلنس یا غیر متعهد یا آزاد کار می کنم. به این معنی که تحت قرار داد با رسانه ای مشخص نیستم.
من دوره دبستانم را در دبستان امت در تهرانپارس، مقطع پنجم را در دبستان رازی، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی دکتر محمود افشار و دوران دبیرستان را در دبیرستان انرژی اتمی ایران طی کردم. تا پیش از ورود به دانشگاه علاقه اصلی من به حوزه علم شکل گرفته بود و بخشی از آن به دلیل علاقهام به داستانهای علمی-تخیلی و همچنین فضای سرگرمیهایی بود که در آن زمان وجود داشت به طور خاص به نجوم علاقه مند بودم و حتی یکی دو باری با یکی از دوستانم در دبیرستان خبرنامهی نجومی تهیه کرده بودم.
در دوره دانشگاه به مشهد رفتم و در دانشکده علوم ریاضیات رشته ریاضی محض خواندم. اگرچه هیچ وقت دانشجوی ممتازی نبودم اما این در دوره دانشگاه چه محتوای دروس و چه ارتباطات و کارهای حاشیه ای و آنچه در راهروهای دانشگاه میآموختیم مسیر کلی آینده مرا رقم زد. در این دوره در کنار درسها با همکاری تعدادی از دوستان کانون فرهنگی علمی دانشکده ریاضی فردوسی را تاسیس کردیم. الان این کار چندان چیز عجیبی به نظر نمیرسد اما در آن زمان و در غیبت کانونهای غیر سیاسی در دانشگاه به نظر کار مهمی میآمد. این ایده بعدا در سطح وسیعتری دنبال شد و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شروع به توسعه ایده کانونهای غیر سیاسی کرد. من هم برای کمک به تاسیس این کانونها به تهران دعوت شدم و عضو هیات موسس مجامع کانونهای فرهنگی اجتماعی شدم که زیر معاونت فرهنگی وزرات علوم تاسیس شدند. وظیفه ما آماده سازی زمینه برای شکل گیری این کانونها در دانشگاههای مختلف، ایجاد فدراسیونهایی از مدیران این کانونها در قالب مجامعی دموکراتیک، تهیه اساسنامه و آیین نامه و در نهایت برگزاری نخستین نشست تاسیسی این مجامع و واگذاری کار به آنها بود. بیش از ده مجمع در آن دوره شکل گرفت و ۲ سال بعد کار به منتخبان دانشگاهی واگذار شد.
بعد از بازگشت به مشهد من بیشتر بر فعالیتهای نجوم آماتوری تمرکز کردم و از همین طریق بود که با مجله نجوم ارتباط بیشتری پیدا کردم. در آخرین ماههایی که در مشهد بودم بابک امین تفرشی که آن زمان سردبیر اجرایی ماهنامه نجوم بود از من دعوت کرد همکاری با نجوم را آغاز کنم و این آغاز مسیر جدی روزنامه نگاری علمی من بود. پیش از آن من در ساختار مجامع کارهایی در قالب تولید مجلات این نشستها و امثال آن انجام داده بودم اما بخش اصلی کارم از این دوره آغاز شد.
بعد از بازگشت به تهران همکاری من با نجوم بیشتر شد. علاوه بر کمک به تولید یا ترجمه محتوا، به پیشنهاد بابک، وب سایتی خبری که در آن زمان به نام کاواک تاسیس کرده بودم و در آن خبرهای روز نجوم را منتشر می کردم را تعطیل و فعالیت آن را وارد بخش وب سایت نجوم کردم که به تازگی با رشد امکان فارسی نوشتن در وب فعالتر شده بود. همچنین در این دوره شروع به ارسال خبرنامههای توضیحی به رسانههای مختلف در تصحیح اخبار نجومی از طرف ماهنامه نجوم کردم و بعد از مدتی از سوی گروه علمی روزنامه جام جم دعوت به همکاری شدم. در ابتدا نقش تولید خبرهای روزانه کوتاه را بر عهده داشتم و کم کم کارم به تولید محتوا برای ضمیمه کاشف و بعد صفحه اصلی علم رسید. مدتی بعد رسما به عضویت گروه علم در آمدم و یکی دو سال بعد به دبیری سرویس علمی منصوب شدم که تا آخرین روزهایی که ایران بودم ادامه پیدا کرد.
در همین دوره همکاری من با ماهنامه نجوم ادامه یافت و همچنین وارد فضای رسانههای صوتی و تصویری شدم. ابتدا به دعوت باشگاه خبرنگاران جوان بخشهای کوتاه خبرهای علمی را ضبط کردم و سپس به برنامه آسمان شب، طبیعت فراموش شده دعوت شدم و چند سالی را تا سال ۱۳۸۸ به همکاری با سیاوش صفاریان در آنجا ادامه دادم. البته همکاری من با سیاوش بعدها بیشتر شد و در یکی دو برنامه دیگر مانند فرجه نقش مشاور را برعهده گرفتم.
همچنین در این دوره به دعوت رصدخانه آموزشی زعفرانیه وابسته به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به تدریس در این رصدخانه مشغول شدم و چند باری هم در دورههای ابتدایی برگزاری المپیاد نجوم درس منظومه شمسی را برای برگزیدگان این دوره ارائه کردم.
در سال ۱۳۹۰ به کانادا آمدم و از آن موقع تا الان در قالب روزنامه نگار علمی آزاد با رسانههای مختلفی در ایران و بیرون از ایران کار کردهام. در این دوره در کنار همکاری رسانهای به طور عمده وقتم را به یاد گرفتن و تحقیق در حوزه روزنامه نگاری علمی سپری کردهام. همچنین به دلیل وقت بیشتری که برایم فراهم شده است، به طور جدی بر روی ترجمه و انتشار کتابهای علمی و روزنامه نگاری تمرکز کردهام و فکر میکنم حدود ۱۰ کتابی تا الان منتشر شده باشد.
در این مدت همچنین سعی کردم از امکانات آنلاین استفاده کنم. دوره کوتاهی از ویدیوهای خبری در زمینه ستاره شناسی و فضا به نام «در این شب ها» را تولید و ۱۳ قسمت روی یوتیوب منتشر کردم و چندی بعد به همراه پژمان نوروزی پروژهای ترویجی به نام پروژه راز را آغاز کردیم که بدنه اصلی آن را وب کستهایی در زمینه علم و ترویج علم تشکیل میدهد.
همچنین در کنار کارهای روزمره به دلیل علاقهای که به دنیای فانتزی و علمی تخیلی دارم گاهی سعی میکنم از این فضا برای کارهای ترویجی استفاده کنم که از جمله آنها نقدهای علمی است که روی فیلمهای علمی تخیلی و حتی فانتزی مینویسم و البته عمده آنها را در وب سایت شخصیام منتشر میکنم.
در حال حاضر عمده همکاری من با ماهنامه نجوم، دو هفته نامه دانستنیها، روزنامه شرق، خبرگزاری علم و فرهنگ (سیناپرس) و پایگاه خبری علمنا است.
از چه سخت افزارهایی در کار و زندگی استفاده میکنی؟
به طور عام، عمده کارهای من را لپ تپ وایو سونی انجام میدهد. گوشی تلفنم که یک موتورلا Moto X Play است نقش ابزار یادآوری، یادداشت برداری و ضبط صدای فوری و همچنین دوربین دم دستی را انجام میدهد. برای عکاسی از دو دوربین Canon استفاده می کنم، یکیش Canon -EOS 350D و دیگری Canon EOS M است. اما شاید یکی از کاربردی ترین ابزارهایی که در این سالهای طولانی دارم (البته الان خارج از رده حساب میشود) یک کتاب خوان الکترونیکی سونی است. به خصوص بعد از سفر به کانادا و اینکه امکان انتقال کتابخانهام را نداشتم و همچنین با توجه به تغییر فضای زندگی ناچار عمده کتابها را به شکل الکترونیکی میخوانم و اگرچه هنوز هیچ چیزی نمیتواند برای من جای کتاب کاغذی را بگیرد اما این ابزار نزدیکترین تجربه را به کتاب خواندنهای قدیم ایجاد کرده است.
این هم نمای دیگر از میز کارم
پر کاربردترین ابزاری که در خانه دارم یک قهوه جوش ساده است. واقعیت اینکه در خانه ما قهوه قوت غالب را تشکیل میدهد و این قهوه جوش بیچاره باید از صبح تا شب روشن باشد. برای همین دوام خیلی خوبه داره و اگر نباشد من از کار و زندگی میافتم.
غیر از این سال های سال است که دارم سعی میکنم سه تار یاد بگیرم و هر از چندگاهی که با سه تارم تمرین میکنم کمی اعصاب من را آرام میکند و احتمالا گوش دیگران را میازارد.
از چه نرمافزارهایی استفاده میکنی؟
بخشی از ابزارهای من به طور خاص برای کار تحقیق در زمینه موضوعی که مینویسم استفاده میشود و شاید جذابیتی عمومی نداشته باشد. البته یکی از مهمترین ابزارهایی که در حال یادگیری هستم و شاید کاربرد آن در روزنامه نگاری کمی عجیب باشد زبان برنامه نویسی (در این مورد خاص پایتون) است. کاربرد بزرگ این مسئله در حوزه روزنامه نگاری علمی در حوزه ای است که به دیتا ژورنالیسم معروف شده و در حال توسعه است و به طور خاص در زمینه بررسی و تحلیل دادههای خام یا تحلیل اولیهای است که در مورد موضوعات مختلف وجود دارد. گاهی این موضوع باید با مرور و ردیابی یک داستان خاص در شبکه های اجتماعی یا جمع کردن دادههایی از منابع مختلف و تحلیل اولیه آنها همراه بشود. البته فقط پایتون نیست در بخش اقتصادی روزنامه نگاری از زبانهای آماری تری مانند R بیشتر استفاده میشود.
درباره اپهای عمومی یکی از جذابترین اپهایی که زندگی مرا به شدت ساده کرد سیستمی به نام تکسچر است. این ساختار با مدلی اقتصادی شبیبه نت فلیکس، اما برای مجلات عمومی تهیه شده است و شما با پرداخت اشتراکی ماهیانه به بیش از ۱۰۰ مجله روز انگلیسی و فرانسه زبان دسترسی دارید. با البته در این بین شادی ۱۰ تا ۱۵ مجله جذابیت اصلی را برای من دارد اما با توجه به قیمت مجلات و همچینین مشکل آرشیو کردن آنها به دلیل فضای محدود، این ابزار امکان مطالعه مجلات روز را به طور چشمگیری تسهیل کرده است.
طبیعتا بخش عمده کار نوشتاری من در فضای مایکروسافت آفیس میگذرد. و همچنین دو محصول ادوبی یعنی فوتوشاپ و پریمیر که برای ویرایش عکسها و تهیه ویدئوها به طور دائم استفاده میکنم. ابزار ضبط و ویرایش صوتی که به طور مکرر استفاده می کنم ( به خصوص در پروژه راز) نرم افزار Audacity است. و برای بخش سرگرمی طبیعتا از دو اپ Netflix و اپ مشابهی به نام Crave TV که عمدتا به پخش سریالها اختصاص دارد و فکر میکنم مختص کانادا است استفاده میکنم.
چه کتابی رو دوست داری و آخرین کتابی که خوندی چی بوده؟
یکی از دلایلی که تصمیم گرفتم وارد دنیای روزنامه نگاری علم شوم، این بود که نمیتوانستم تمام تمرکز خود را روی یک رشته معطوف کنم و دوست داشتم از چیزهای مختلف سر دربیاورم. به همین دلیل هم بازه و تنوع کتابهایی که میخوانم فوق العاده وسیع است و این منجر به عادتی شده که فکر میکنم عادت بدی است و اینکه چند کتاب را همزمان شروع میکنم و بسته به ساعتهای مختلف روز و وضع ذهنیام یکی از آنها را دنبال میکنم. این بازه از اسطوره شناسی و فلسفه و تاریخ ادیان و تاریخ شروع میشود و تا کتب تخصصی و ادبیات علمی-تخیلی و فانتزی و حتی کتابهای کمیک ادامه پیدا میکند. این مقدمه را گفتم که توضیح بدهم احتمالا جوابم خیلی دقیق نخواهد بود.
فهرست کتابهایی که دوست دارم زیاد است اما شاید یکی از جذابترین آنها برایم مجموعه ارباب حلقهها و حواشی آن است.
آخرین کتابی که در حال اتمام آن هستم داستان 1Q84 موریکامی است و آخرین کتابی که تمام کردهام کتاب «جنگ میمونها» نوشته دبورا بلوم است. دبورا روزنامه نگار علمی برجسته و برنده جایزه پولیتزری است که در این کتاب به داستان فوق العاده مهم و جذاب مناقشههایی میپردازد که بر سر استفاده آزمایشگاههای پزشکی از حیوانات و به طور خاص شامپانزهها و گوریلها در دهه گذشته در آمریکا مطرح شد.
کتاب هایی که ترجمه کردهام و منتشر شده عبارتند از:
ریاضیات – از مجموعه مقدمه بسیار کوتاه علم اکسفورد -انتشارات حکمت
نسبیت – از مجموعه مقدمه بسیار کوتاه علم اکسفورد -انتشارات حکمت
تاریخ ستاره شناسی – از مجموعه مقدمه بسیار کوتاه علم اکسفورد -انتشارات حکمت
آواتار – نگاهی علمی به فیلم اواتار ساخته جیزم کامرون – نوشته استفان بکستر – انتشارات حکمت
راهنمای عملی ستاره شناسی – نشر نی
روزنامه نگاری علمی – سبکها، تکنیک ها و روش ها – انتشاران جام جم
مجموعه دروس آنلاین روزنامه نگاری علمی فدراسیون جهانی روزنامه نگاران علم – (این کتاب به صورت آنلاین و رایگان به شکل فصل به فصل از سایت فدراسیون قابل دریافت است)
میان ستاره ای به روایت علم – نوشته کیپ تورن در باره مفاهیم علمی داستان فیلم میان ستاره ای
همکاری در تولید محتوا و ترجمه بخشی از کتاب فرهنگ نامه فضا و ستاره شناسی – انتشارات طلایی
رسانه های اجتماعی: وبسایت، فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، پروژه راز
9 دیدگاه