کی هستی و داری چی کار میکنی؟
من علیرضا مدیر اجرایی نواک و مدیرعامل موسسه نوا کامکار ماندگار هستم. مهندسی کامپیوتر (IT) تو کارشناسی خوندم و به طرز بسیار اتفاقی معماری کامپیوتر تو ارشد. در نواک هدفم اینه که شرایط کاری خوبی رو برای بقیه تیم ایجاد کنم و کارهای اعصاب خورد کنی که هر کسی شاید نخواد بره سراغش رو من انجام بدم، انواع کاغذ بازی، مهر و امضا. تو نواک یه سری کارهای مارکتینگ هم انجام میدم، و مدیریت محتوای نواک و تعامل با ناشران، همچنین یه سری کارهای گرافیکی و عکاسی هم با منه. یه سرویس خبری در نواک داریم که پاش بیوفته، به تیم تو اون زمینهها هم کمک میدم. به طور کلی در هر شاخهای به جز برنامه نویسی در نواک فعال هستم.
به درس علاقه زیادی ندارم، اگرچه حجم زیادی رو در شریف و در بهشتی تحمل کردم. من بیشتر به ایدهها، کاربردها و گجتها علاقه دارم.
ورزش رو دوست دارم و شاید اگه موقع راهنمایی و دبیرستان سعی نمیکردم تو همه رشته ها حرفی برای گفتن داشته باشم، احتمالا میشد که تو یه رشته تخصصی برم جلو ولی خوب نشد! نهایتا من یک آدم ورزش بلد به حساب میام که تقریبا تو تمام فیلدها، از اسکیت گرفته تا بسکتبال و بدمینتون، حرفهایی برای گفتن دارم، دست کم همبازی خوبی شدم. در آینده از اون بابا خوبا میشم که با پسرش همه جور ورزشی رو پایست. الان به صورت خاص وقت ورزشیم به دوچرخه سواری، پینگ پنگ و شنا میگذره.
کارهای فنی و باز کردن هر چیز باز نشدنی و تلاش برای دوباره بستنش علاقهی منه. در این راستا تلفات هم دادم، ولی معمولا موفقیت آمیز بوده.
اما موسیقی! به طرز وحشتناکی موسیقی رو دوست دارم. این علاقه تو کنکور خیلی شدید شد برام. تا این حد که تصمیم گرفتم بعد اینکه از مدرسه میام (ساعت ۶) بگیرم بخوابم تا ۱۲ و بعد شروع کنم درس خوندن تو خلوت، نمای شهر و موسیقیهایی که دوست داشتم (یحتمل در اون دوران خیلیا از دست من خواب نداشتن). همزمان با دورههایی که تو گروه کوه شریف فعال بودم، دوباره این علاقه زیاد شده بود و من دیوانه وار فرهاد گوش میدادم. من جزو معدود آدمایی هستم که در قله دماوند، فرهاد گوش دادم:دی از سال دوم، موسیقیهای خارجی رو جدی دنبال میکردم تا اینکه کم کم دستم اومد که علاقه من موسیقی راک هستش! PinkFolyd، ColdPlay، LinkinPark و یواش یواش رفتم سراغ راک ایرانی با رضا یزدانی، رام، گروه اوهام و… . یکی از داستانهایی که باعث شد، پیشنهاد احسان (مدیر پروژه نواک) برای راه اندازی نواک خیلی قلقلکم بده، لحظههای خوبی بود که در خلوتم با موسیقی داشتم.
از چه سخت افزارهایی واسه کار و زندگی استفاده میکنی؟
یک لپتاپ Lenovo Z5070 دارم که تقریبا همیشه همراهم هست و تو خونه، دانشگاه و سرکار ازش استفاده میکنم. از اونجایی که دستگاه خیلی سریعی نبود، بعدا یه SSD سامسونگ با یه Caddy روش انداختم که خوب تاثیر شگرفی تو رضایت از خریدم داشت. ضمن اینکه با حذف CDROM ، هارد یک ترابایت جاش گذاشتم که برای آرشیو کردن کارهای گرافیکی خیلی کمکم میکنه و احتیاج زیادی به هارد اکسترنال ندارم. البته یه هارد SiliconPower A80 دارم که عموما دست دوستان و آشنایان هست. یه سری نرم افزار و امثالهم توشه که کار ملت رو راه میندازه.
لپ تاپ قبلیم که یه Dell Inspiron 640M بود رو هنوز دارم، و گاهی تو شرکت در نبود سیستم دست به دست میشه، یا باهاش دانلود میذاریم شبها:دی البته سوکت کیبوردش در چهارمین باری که هوس کردم لپ تاپ رو باز کنم، خراب شد.
یه تبلت Asus fonepad7 2013 دارم که این روزا ازش کمتر استفاده میکنم. به یه دلیل از ایسوس به شدت راضیم و اونم اینکه همیشه اندروید، این دستگاه رو آپدیت نگه داشت. گوشی که الان دارم یه LG L50 هست که اگر چه دستگاه فوق العاده ضعیفی هستش، ولی نواک رو خوب اجرا میکنه و از اونجایی که یکم نسبت به ضربه جوندار هست و همچنین پول زیادی هم بابتش ندادم، برای من که با دوچرخه این ور و اون ور میرم گزینهی خوبیه. اما نمیتونم یادی نکنم از سونی اریکسون واکمنی که داشتم و روش سیانوژن زده بودم. در زمان خودش گوشی فوق العاده برای خورههای موسیقی بود.
یه دوربین Canon D500 با معمولی ترین لنز موجود، برای کارای عکاسیم دارم. البته من یه عکاس کاملا آماتور هستم و به همین دلیل این مدل کاملا پاسخگو هستش. کلا از سریهای سه رقمی Canon استقبال میکنم. ارزش خرید بالایی دارن، بدنه محکم و امکانات مورد نیاز برای یکی دو سال اول کار با دوربین های SLR رو میده.
اما این همه وسیله باید تو یه کوله خوب جا شه. یه کوله از Benro دارم که جای دوربین، لپ تاپ و متعلقات این دو رو داره. کاملا ارگونومیک و به طرز وحشتناکی سگ جونه. موقع دوچرخه سواری حتی تو سر بالایی که خیس عرقم، از وزن و گرما احساس ناراحتی نمیکنم . پد پشتی خوبی داره که جریان هوا رو عالی ایجاد میکنه. یه چیزی که در مورد کولههای مخصوص دوربین وجود داره، داشتن دسترسی از بغل برای گذاشتن دوربین هست که به نظرم حتی اگه دوربین هم نداشته باشین، برای گذاشتن متعلقات لپتاپ، کار رو خیلی آسونتر از مدلهای سنتی میکنه. این کیف یه کاور بارون هم داره که برای هوای بهاری جواب میده کاملا.
یه مانیتور LG 20 اینچ هم دارم که داشتنش رو پیشنهاد نمیکنم، منظورم البته بیشتر سایزش هست. باید به 24 یا 27 اینچ فکر کرد واقعا.
بریم سراغ قسمت های جذابتر. برای گوش دادن به موسیقی سه تا دیوایس اصلی دارم. یه هدفون از Sennheiser HD 202 که تفکیک صداش عالی هست و با بالشتکهای عایقی که داره، با بالاترین صدا هم آهنگ گوش بدید، اطرافیان چیزی نمیشنون و باعث میشه کسی رو نرنجوندین. یه هندزفری بلوتوث از Jabra Street 2 که در سه سال گذشته در بیرون از خونه باعث سربلندی منه:دی و نهایتا یه اسپیکر فوق العاده از Edifier که مدل 2012 هست و دیگه تولید نمیشه اما با بیس مخروطیش، صدای خوب و ظاهر جذابی داره، که این هم باعث سربلندیه.
یک سالی میشه که بالاخره دوچرخه درست و درمون از KTM که از سریهای Mid-Range این برند رو خریدم و خب تو این یه سال که ازش راضی بودم. تقریبا یه روز در میون مسیر خونه تا نواک رو با این میرم و میام که تقریبا رفت و برگشت، ۷-۶ کیلومتر میشه. به شدت پیشنهاد میکنم که اگه پشت میز نشین هستین، یه ورزشی مثلِ دوچرخه سواری که عرق ریز باشه رو انتخاب کنید و ولش نکنید. ماها قراره که در میانسالی و پیری به فنا بریم!
اما وسیلهای که اخیرا خریدم یه صندلی نسبتا ارگونومیک از نیلپر بود. خیلیا به این چیزا توجه نمیکنن، ولی تو رو جون لپتاپهاتون به صندلی که پشت لپتاپ میذارین دقت کنین.
از چه نرمافزارهایی استفاده میکنی؟
برای موسیقی از نواک اونم بیشتر نسخه وب، البته موقع دوچرخه سواری واضحا از اپ نواک. به شدت پیشنهاد میکنم که از نواک استفاده کنید، چون هم کار خودمه:دی ، هم اینکه محصول خوبی داره میشه و بالاخره کپی رایت و رضایت هنرمندای خوبمون رو داشته باشیم. قبلا MusixMatch رو هم دوست داشتم که در گوشی خسته اخیرم به شدت کند هستش.
برای مدیریت کارهای روزانم بیشتر از Google Calendar استفاده میکنم و یکم پیشتر از Trello. البته این دوتا Concept کاریشون خیلی متفاوته، ولی گزینه اول به تیپ کارهای من نزدیکتر هست.
کارهای گرافیکی که انجام میدم با Adobe Illustrator و Adobe Photoshop هست. تقریبا این دوتا هیچوقت رو لپ تاپ من بسته نمیشن. تو شبکه های اجتماعی لینکدین و اینستاگرام رو دوست دارم، فیسبوک رو هم سه چهار سال پیش دوست میداشتم که دیگه . . .
مرورگرهام که به ترتیب از Chrome برای خوشحالی خودم، از Firefox برای خوشحالی سعید (Back-End Developer نواک) و از IE برای نشاط مسئولین آموزش دانشگاه استفاده میکنم.
چه کتابی رو دوست داری و آخرین کتابی که خوندی چی بود؟
کتاب زیاد خوندم، الانا ولی خیلی وقت نمیکنم. دم نمایشگاه کتاب که میشه خیلی درگیرش میشم ولی بعد غرق کارها میشم. بیشتر کتابهایی که خوندم رمان بوده. به طور کلی رمانهای الهام بخش (Inspiring) رو دوست دارم، هر چیزی که به من کمک کنه در خودم انقلاب کنم. اخیرا هاروکی موراکامی و جلال آل احمد این حس رو برام ایجاد میکنه، میدونم کنار هم قرار دادن این دوتا خیلی غریبه! ولی به من حس یکسانی میدن. کتابهای علمی تخیلی رو هم خیلی دوست دارم، این علاقه البته با کتابهای ژول ورن در خیلی از ما ایجاد شده که من تقریبا در دوران دبستان و راهنمایی همش رو بارها میخوندم. اما کتابی که اخیرا خوندم و برام جالبه، پیشنهادی بود که آرش (Mobile Developer نواک) بهم داد، کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی هستش که منم پیشنهادش میکنم. کسی که به ما یاد نداد همدیگه رو درست و درمون بفهمیم، دست کم خودمون یه کاری برای خودمون بکنیم.
3 دیدگاه